در میانه‌ی آشوب جنگ جهانی دوم، هزاران پناهجوی لهستانی که از خانه و کاشانه‌ی خود رانده شده بودند، در جستجوی امید، راهی سفری نامعلوم شدند. از سرمای بی‌رحم سیبری تا امواج ناآرام دریای خزر، آن‌ها در دل رنج و اندوه، با چشمانی خسته و دل‌هایی شکسته، به بندر انزلی رسیدند.

انزلی؛ سرزمین مهربانی در دل جنگ

انزلی، شهری که آن روزها برای بسیاری از آنان، نقطه‌ی امید و پناه شد. خیابان‌هایش شاهد گام‌های لرزان کودکانی بود که طعم گرسنگی را می‌شناختند، و نگاه مهربان مادرانی که هنوز رؤیاهای سرزمینشان را در دل داشتند. مردم انزلی، با قلب‌هایی گشاده، آنان را پذیرفتند، برایشان غذا آوردند، سقفی برایشان مهیا کردند و دردهایشان را تسکین دادند.

گورستان لهستانی‌های انزلی؛ آرامگاهی در غربت

اما سرنوشت برای همه‌ی آن آوارگان مهربان نبود. بیماری، خستگی و زخم‌های جنگ، بسیاری را از پای درآورد. و آنان که نتوانستند به سفر خود ادامه دهند، در خاکی دور از وطن، در آرامش خوابیدند.

گورستان لهستانی‌های انزلی، امروز یادگاری است از آن روزهای تلخ؛ از انسان‌هایی که در میانه‌ی جنگ، بی‌سرزمین شدند، اما هرگز بی‌خاطره نماندند.

سهام:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *